زندگی نامه مهندس علی یوسف پور

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

اگر چه بیشتر مردم استان چهارمحال و بختیاری مهندس علی یوسف پور را می شناسند، اما برای آشنایی هر چه بیشتر نسل جوان که در دهه اخیر وارد صحنه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی جامعه شده اند، به طور مختصر ایشان را حضور خوانندگان محترم معرفی کنیم.

 

مهندس علی یوسف پور فرزند سلطان علی در تاریخ یک فروردین سال 1334 مصادف با شب بیست و یکم ماه رمضان در روستای ناغان ( که در سال 73 به شهر تبدیل شد) از توابع شهرستان اردل، استان چهارمحال و بختیاری دیده به جهان گشود.

از آنجا که ساعت تولد ایشان مصادف با شب احیاء بود مادرش نام او را یحیی گذاشت و پدرش نام او را علی رحم که در نهایت نظر پدرش مورد قبول واقع و در شناسنامه علی رحم قید شد.

خانواده ایشان مانند بیشتر خانواده های پشتکوه بختیاری از نظر اقتصادی در وضع بدی بسر می بردند پدرشان با داشتن چهار فرزند همسر (اول) خود را از دست داد و با مادر آقای یوسف پور ( بانو فرهنگ شیروانی) ازدواج کرد.

مهندس یوسف پور دوران کودکی خود را در روستای ناغان آغاز نمود وی نزدیک دو سال از دوران تحصیلات ابتدایی را در مدرسه بیضاء ناغان سپری نمود اما بدلیل نبود شرایط مناسب برای ادامه تحصیل در اواخر پائیز سال 1341 به همراه پدر راهی خوزستان (شهر مسجد سلیمان) شد.

در این شهر علاوه بر اینکه شرایط ادامه تحصیل برای ایشان مهیا شد از راهنمایی ها و حمایت برادران خود از جمله شهید نجف یوسف پور برخوردار بود. مهندس یوسف پور خود می گوید: شهید نجف برای اینجانب همیشه یک الگو و اسوه بود. نظم بی نظیر در زندگی، صلابت و شجاعت و پشتکار ایشان از او مردی با اراده ساخته بود. شهید نجف که متولد 1327 ه.ش بود در آن زمان 15 سال سن داشت، اما به اندازه یک مرد سی ساله درایت و مدیریت داشت. از سن ده سالگی مدرسه شبانه را شروع کرده بود. روزها در مغازه کار می کرد و شبها به تحصیل مشغول بود با پشتکار و جدیتی که داشت در امتحانات استان خوزستان در رشته شیمی نفر اول شد و در سراسر کشور نفر سوم. و در سال 49 در رشته شیمی تغذیه در تهران قبول شد.

مهندس یوسف پور در مورد دوران حضور در مسجد سلیمان چنین می گوید: آن زمان پدرم بیمار بود و همیشه به من توصیه می کرد به مسجد برویم و نماز جماعت بخوانم. برادر دیگرم زال که بعداً در جنگ تحمیلی به شهادت رسید در آن زمان 9 ساله بود و در مقطع دبستان درس می خواند و همواره در کنار هم بودیم وی از همان دوران کودکی بلند پرواز بود همیشه کارهای بزرگتر از سنش انجام می داد.

او بیشتر اوقات مکبر مسجد جامع بود. در دی ماه سال 1348 پدرم به رحمت ایزدی پیوست. آنچه که از پدرم آموختم بخشش در حین نداری، طمع به مال دیگران نداشتن با وجود فقر مالی و زیر بار زور نرفتن بود.

در چنین شرایطی مهندس یوسف پور دوران تحصیلات متوسطه که در آن زمان شش سال بود را تا ابتدایی سال پنجم در دبیرستان 25 شهریور مسجد سلیمان سپری کرد.

سپس در آبان ماه سال 1352 به اصفهان انتقال مکان نموده و در دبیرستان صائب اصفهان به تحصیل مشغول شد و دوران متوسطه را به پایان برساند. در سال 1354 در حالی که دانشگاهها به طور مستقل دانشجو می پذیرفتند وی در دانشگاه صنعتی شریف (آریا مهر) مهندسی الکترونیک، دانشگاه علم و صنعت مهندسی مکانیک، دانشگاه تهران رشته فیزیک، دانشگاه شیراز رشتة مهندسی راه و ساختمان، دانشگاه اصفهان رشته ریاضی پذیرفته شد. اما بدلیل علاقه ای که به مکانیک داشتند و علاقه به شرکت در مسائل سیاسی تهران و دانشگاه علم و صنعت را انتخاب نمود. دانشگاه علم و صنعت از جمله دانشگاههایی بود که کانون فعالیت های سیاسی دانشجویان در اوایل انقلاب بود.

مهندس خود می گوید: بیش از ورود به دانشگاه توسط شهید نجف که در آن زمان تازه فارغ التحصیل شده بود با نیروهای مبارز و مذهبی دانشگاه علم و صنعت معرفی شدم.

در لحظه ورود به دانشگاه علم و صنعت هنوز چند قدمی به درون دانشگاه نگذاشته بودم که به طور ناخود آگاه سرم را به سوی آسمان بلند کردم و این جملات را زمزمه کردم: «خدایا خودم را از مسائل و انحرافاتی که در دانشگاه می باشد به تو می سپارم» بعدها متوجه شدم که این عنایات خاص خداوندی بود که در کوران مسائل سیاسی و اعتقادی دانشگاه در آن زمان توانسته در خط مستقیم حضرت امام (ره) قرار بگیرم.

مهندس علی یوسف پور به اتکاء به آموزه های دینی و راهنمایی های مدبرانه شهید نجف یوسف پور مسیر خود از ابتدای ورود به دانشگاه با حضور در تظاهرات های دانشجویی آغاز نمود و اولین قدم عملی مبارزه با ظلم، استبداد و استکبار را در 11 دی ماه سال 1356 با شرکت در تظاهراتی که به مناسبت اعتراض به سفر کارتر به ایران توسط دانشجویان صورت گرفته را برداشت و در همان روز به اتفاق بیست نفر توسط ساواک دستگیر و مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و راهی بازداشتگاه شد و پس از چندی راهی زندان قصر شد و طی یک دورة چند ماهة زندانی در مرداد ماه سال 57 آزاد شد.

آقای یوسف پور پس از آزادی از زندان مجدداً به مردم پیوست و در تظاهرات هایی که منجر به انقلاب شد همانند سایر فرزندان انقلاب نقش بارز و پور شوری را ایفا نمود پیروزی انقلاب فرصت مغتنمی بود برای همة کسانی که شوق خدمت به مردم محروم را داشتند بنابراین وی نیز که خود از سلک زجرکشیدگان دوران طاغوت بود با اشتیاق دو چندان راهی استان چهارمحال و بختیاری شد و در جهاد سازندگی و سپس سپاه پاسداران مشغول خدمت شد که در ادامه مسیر فعالیت های وی پس از انقلاب را به طور مختصر ذکر می نماییم. 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: سایر
برچسب‌ها: علی یوسفی ناغان ناغون یونس شیرانی

تاريخ : دو شنبه 20 فروردين 1392 | 17:23 | نویسنده : یونس شیرانی |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب اتحاد گستران
  • وب وی مارکت
  • وب اکس‌میکس
  • وب پاتوق مقالات شم